تنوع و جامعيت شيوه‏هاى تبليغى قرآن

پدیدآورمصطفی عباسی مقدم

نشریهفصلنامه كتاب روش

شماره نشریه1

تاریخ انتشار1388/01/26

منبع مقاله

کلمات کلیدیموانع باور دینی

share 2195 بازدید
تنوع و جامعيت شيوه‏هاى تبليغى قرآن

مصطفى عباسى مقدم
مقدمه

برخى بر اين گمانند كه شيوه‏هاى تبليغ را بايد تنها از دستگاه‏هاى اطلاع‏رسانى و تبليغات امروزى آموخت. بى‏شك اين نگرش از سويى، بخشى از آن خودباختگى‏اى است كه شيوه‏هاى نوين زندگى و پيشرفت را منحصر در تجربه بيگانگان و به ويژه غربيان مى‏داند، و از سوى ديگر ناشى از غفلت فراگير نسبت به آموزه‏هاى ناب اسلامى و درياى بى‏كران تجارب فرهنگى تاريخ اسلامى است.
آنان كه در سير مطالعات خود، آيات روشنگر قرآن را عميقا بررسى كرده و گام‏هايى در عرصه تاريخ حيات و حكومت پيامبر و ديگر پيشوايان ارجمند اسلام برداشته باشند، به خوبى درمى‏يابند كه تنوع و گوناگونى روش‏ها و ابزارها و اهداف طولى در تبليغ دينى، چه بسيار و فراوان است.
« انعطاف پذيرى اسلام چنين اقتضا مى‏كند، كه با روش‏هاى مناسب زمان و با زبان روز و با ابزارهاى مشروع گوناگون، كه متضمن رساندن پيام اسلام به مردم است، تبليغ و دعوت صورت پذيرد و اين كار به نحو احسن صورت گيرد! ».(2)
در اين نوشتار سعى ما بر آن خواهد بود كه برخى از جلوه‏هاى اين تنوع را روشن نموده و راه بهره‏مندى بيشتر جامعه اسلامى را از مجموعه شيوه‏هاى موجود بازشناسيم.

مأخذ استخراج شيوه‏ها

در ابتدا لازم است بدانيم راه صحيح بازشناسى شيوه‏ها و روش‏هاى تبليغ اسلامى چيست و با چه معيارى مى‏توان روش تبليغ اسلامى را از روش‏هاى ديگر متمايز نمود.
اين موضوع، به ويژه در خصوص شيوه‏هاى قبلاً ناشناخته و اينك نوپيدا كه از ديد بسيارى از علما و پژوهشگران دينى تا مدت‏هاى مديدى مورد غفلت واقع شده و به تدريج ظاهر مى‏گردد، اهميت بيشترى پيدا مى‏كند.
بى‏ترديد منابع اصلى برداشت شيوه‏هاى تبليغى مطلوب، بايستى از بالاترين اعتبار و اسناد برخوردار باشد. بر اين اساس، قرآن كريم؛ به عنوان بزرگ‏ترين سند معتبر نزد مسلمانان، مهم‏ترين منبع استخراج و فهم شيوه‏هاى تبليغى به شمار مى‏آيد؛ همان سان كه منبع اصلى شناخت عقائد، احكام و ساير معارف دينى نيز هست.
پس از قرآن، سيره تابناك و سنت درخشان پيامبر و معصومان، مى‏تواند مأخذ شيوه‏هاى تبليغى باشد.(3)

الف. تنوع شيوه‏هاى تبليغى قرآن

قرآن مجيد، به عنوان جامع‏ترين كتاب هدايت بشر، مجموعه‏اى از روش‏هاى متنوع را در عرصه دعوت اسلامى عرضه كرده است. با شناخت مختصر از شأن نزول كه شرايط و زمان نزول آيات قرآن را به دست مى‏دهد، مى‏توان به خوبى به شيوه‏هاى دعوت پى برد؛ چرا كه از عناصر مهم تبليغ، تناسب پيام‏هاى تبليغى با شرايط موجود از جمله وضعيت فكرى، روحى و اجتماعى مخاطبان است. پس در مورد آيات قرآن، با شناخت مفهوم آيات و بررسى احوال مخاطبان در هنگام نزول، شيوه تبليغى قرآن در آن مقطع خاص استنباط مى‏گردد. ما برآنيم كه هيچ سوره و بيان قرآنى، فاقد يك شيوه تبليغى نيست.
از طرفى، در تبيين و تثبيت محورهاى اساسى عمل و عقيده اسلامى مانند اصل توحيد، شاهد اتخاذ شيوه‏هاى متنوع و جذاب در شرايط گوناگون هستيم.
« گاهى قرآن براى نفى شرك، برهان اقامه مى‏كند؛ «لو كان فيهما الهة الاّ الله لفسدتا» . اين راه فكر و انديشه براى اقامه توحيد است. و گاهى مى‏فرمايد؛ «لا تُشرك باللّه‏ انّ الشرك لظلم عظيم» ، و اين راه ذكر و عمل و حكمت عملى است.»(4)
طيف وسيعى از شيوه‏ها در قرآن به كار رفته است تا مخاطبان را در شرائط گوناگون اقناع و به پيروى دستورهاى هدايت آفرين و سعادت گزين خود وادار سازد؛ از شيوه‏هاى فردى و شخصى و چهره به چهره، تا شيوه‏هاى جمعى و گروهى. از شيوه‏هاى گفتارى محض، تا شيوه‏هاى عملى محض.
اين همه بدان منظور است كه هيچ كس در هيچ شرايطى از پرتو هدايت قرآن محروم نگردد.
« قرآن كريم، اين راه‏ها را به هم مى‏پيوندد؛ تا اگر كسى در راه دل قوى شد بتواند از قوت راه دل، ضعف راه عقل را جبران كند و اگر كسى در راه عقل و انديشه قوى شد، بتواند در پرتو قدرت عقل، ضعف راه دل را ترميم كند».(5)

دسته بندى شيوه‏هاى تبليغى قرآن

با مطالعه آيات الهى روشن مى‏گردد كه طيف وسيعى از شيوه‏ها در قرآن به كار رفته است؛ تا مخاطبان را در شرايط گوناگون اقناع و به پيروى دستورهاى هدايت آفرين و سعادت گزين خود وادار سازد؛ از شيوه‏هاى فردى و شخصى و چهره به چهره، تا شيوه‏هاى جمعى و گروهى. از شيوه‏هاى گفتارى محض، تا شيوه‏هاى عملى محض. از شيوه‏هاى ساده و مستقيم تا شيوه‏هاى پيچيده و غير مستقيم و محتوايى، كه نيازمند دقت و فراست بوده و به تأمل و تفكرى در خور و بايسته احتياج دارند.
در اينجا ضمن يادآورى اين نكته، كه بيان و شرح هر يك از اين شيوه‏ها مستلزم بررسى مبسوط بوده و طرح آن خارج از امكان و هدف اين مقال است، به ذكر نمونه‏هايى از شيوه‏هاى زير مجموعه دسته‏هاى فوق الذكر مى‏پردازيم.

1. شيوه‏هاى مستقيم و غير مستقيم

آيات و سوره‏هاى بسيارى در قرآن بيانگر شيوه‏هاى مستقيم دعوتند كه در ذيل به برخى اشاره مى‏شود:

دعوت به توحيد و نفى شرك

«لقد بعثنا فى كل امة رسولاً اَنِ اعبدوا اللّه‏ و اجتنبوا الطاغوت... و اعبدوا اللّه‏ و لا تشركوا به شيئا»نحل / 36

دعوت به عبادت خدا

«و ما ارسلنا من رسول الاّ نوحى اليه انّه لا اله الاّ انا فاعبدون»انبيا / 25

موعظه

«قل انّما اعظكم بواحدة ان تقوموا للّه‏ مثنى و فرادى ثم تتفكّروا...»سبأ / 46

دعوت به فضائل

«انّ اللّه‏ يأمركم اَن تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل...» نساء / 58

نهى از رذايل

«و لا تقربوا مال اليتيم الاّ بالتى هى احسن...»انعام / 152، اسراء / 34
«و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن...»انعام / 151
«و لا تجعلوا اللّه‏َ عرضة لايمانكم ان تبرّوا...»بقره / 224

بيان صريح عقايد

«لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد.»كافرون / 2 و 3
«قل هذه سبيلى ادعوا الى اللّه‏ على بصيرة انا و من اتبعنى...»يوسف / 104

استدلال

«لو كان فيهما الهة الاّ اللّه‏ لفسَدتا... »انبيا / 22

2. شيوه‏هاى غير مستقيم

نمونه‏هاى بسيارى از اين گونه شيوه‏ها را نيز مى‏توان در لابه لاى آيات قرآن جست وجو كرد. مراد از اين گونه شيوه‏ها، شيوه‏هايى است كه به طور غير مستقيم، مخاطبان را به پذيرش پيامها و دستورهاى الهى تشويق مى‏كند؛ امّا حاوى امر يا نهى صريح و روشنى نيست.

يادآورى نعمت‏ها

«يا بنى اسرائيل اذكروا نعمتى التى انعمت عليكم و اوفوا بعهدى اوف بعهدكم...»بقره / 40
«الذى جعل لكم الارض فراشا و السماء بناءا و انزل من السماء ماءً»بقره / 21
«و اذكروا اذ انتم قليل مستضعفون فى الارض تخافون ان يتخطفكم الناس...»
انفال / 26

انذار

«و لئن كفرتم انّ عذابى لشديد»ابراهيم / 7
«فإن اعرضوا فقل انذرتكم مثل صاعقة عاد و ثمود»فصلت / 13

بشارت و تشويق به فضيلت‏ها

«فقلت استغفروا ربكم ثوم توبوا اليه يُرسل السماء عليكم مدرارا»هود / 52
«قل ان كنتم تحبون اللّه‏ فاتبعونى يحببكم اللّه‏ و يغفر لكم ذنوبكم...»آل عمران / 31
«يا ايها الذين آمنوا اتقوا اللّه‏ و قولوا قولاً سديدا يُصلح لكم اعمالكم و يغفر لكم ذنوبكم» احزاب / 70

مقايسه

«هل يستوى الذين يعلمون و الذين لا يعلمون»زمر / 9
«مثل كلمة طيبة كشجرة طيبة اصلها ثابت و فرعها فى السماء...»ابراهيم / 24
«و اضرب لهم مثلاً رجلين جعلنا لاحدهما جنتين من اعنابٍ...»كهف / 32

عبرت آموزى از سرگذشت اقوام پيشين

«لقد كان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب»يوسف / 111
«و قوم نوح لمّا كذّب الرسل اغرقناهم و جعلناهم للناس اية...»فرقان / 37
فضا سازى براى هشيار نمودن مخاطب با كلمات كوبنده
«القارعة ما القارعة و ما ادريك ما القارعة»القارعه / 1 تا 3

با سوگندهاى پياپى

«و الشمس و ضحيها و القمر اذا تليها و... و نفسٍ و ما سويها فالهمها فجورها و تقويها قد افلح من زكّيها»شمس / 1 تا 7
و همچنين آيات مربوط به دعوت ملكه سبا توسط حضرت سليمان، در سوره سبأ.

دعوت به مشتركات

« انعطاف پذيرى اسلام چنين اقتضا مى‏كند كه با روش‏هاى مناسب زمان و با زبان روز و با ابزارهاى مشروع گوناگون كه متضمن رساندن پيام اسلام به مردم است، تبليغ و دعوت صورت پذيرد و اين كار بنحو احسن صورت گيرد! »
«قل يا اهل الكتاب تعالوا الى كلمة سواء بيننا و بينكم الاّ نعبد الاّ اللّه‏ و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون اللّه‏...»آل عمران / 64
تفكيك سطوح مخاطبان و پيام ويژه براى هر يك
«يا ايها الناس انّا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلنا شعوبا و قبائل لتعارفوا...»
حجرات / 13
«يا ايها الذين آمنو كونوا قوامين بالقسط شهداء للّه‏...»نساء / 135
«يا نساء النبى لستن كاحدٍ من النساء ان اتقيتنّ...»احزاب / 30
«يا ايها النبى جاهد الكفار و المنافقين و اغلظ عليهم...»توبه / 73

يُسر و آسان‏گيرى

«فمن كان مريضا او على سفر فعدة من ايام اُخَر...»بقره / 184
«لا نُكلِّف نفسا الاّ وسعها...»مؤمنون / 62
«يريد اللّه‏ بكم اليسر و لا يريد بكم العُسر...»بقره / 185

اظهار محبت و مهر ورزى

«و اذا سألك عبادى عنى فانّى قريب اجيب دعوة الداع اذا دعان...»بقره / 186
«قل يا عبادى الذين اسرفو على انفسهم لا تقنطوا من رحمة اللّه‏...»زمر / 53
«رضى اللّه‏ عنهم و رضوا عنه ذلك لمن خشى ربه»بينة / 8

3. شيوه‏هاى ساده و بسيط

برخى از شيوه‏ها داراى چنان سادگى و بى‏پيرايگى است كه به جان همگان نشسته و به تبعيت وامى‏دارد؛ بدين معنى كه عوامل و عناصر تشكيل دهنده آن بسيار اندك و واضح هستند و از پيچيدگى برخوردار نبوده و در نتيجه، در هر سطحى از مخاطبان به راحتى قابل درك است.

موعظه

«واعبدوا اللّه‏ و لا تشركوا به شيئا و بالوالدين احسانا و بذى القربى و اليتامى»نساء/36
«و ابتغ فى ما اتاك اللّه‏ُ الدار الاخرة و لا تنس نصيبكَ من الدنيا...»قصص / 77

بيان سرگذشت پيشينيان

«و قوم نوح لمّا كذبوا الرسل اغرقناهم و جعلناهم للناس آيةً...»فرقان / 37
«نحن نقصّ عليك احسن القصص بما اوحينا اليك...»يوسف / 3

فرمان به نيكى و نهى از بدى

«و قرنَ فى بيوتكن و لا تبرّجن تبرّج الجاهلية الاولى...»احزاب / 33
«و لا تصَعِّر خدّكَ للناس و لا تمش فى الارض مرحا...»لقمان / 18

يادآورى

«اَولا يَذكر الانسان انّا خلقناه من قبل و لم يك شيئا»مريم / 67
«الذى جعل لكم الارض فراشا و السماء بناءً و انزل من السماء ماءً...»بقره / 21
«و اذكروا نعمة اللّه‏ عليكم اذ كنمت اعداءً فاَلَّف بين قلوبكم...»آل عمران / 103

تكرار

«فانّ مع العسر يُسرا انّ مع العسر يسرا»انشراح / 5، 6
«فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان مدهامّتان فباىّ آلاء ربكما تكذّبان»الرحمن
تكرار جمله «اَلِهٌ مع اللّه‏» در سوره نمل، 5 مرتبه بين آيات 60 تا 64
تكرار «ولقد يسّرنا القرآن للذكر فهل من مدّكر»قمر / 17، 22، 32، 40

4. شيوه‏هاى مركب و پيچيده

از جمله جلوه‏هاى تنوع روش‏هاى تبليغ دينى وجود روش‏هاى پيچيده و مركبى است كه هر يك داراى عناصر و عوامل متعددى هستند. براى فهم و تأثير گذارى اين شيوه‏ها بايستى مخاطب عقل، ذهن و هوش خود را به تلاش واداشته و در راز و رمز ارسال پيام‏ها دقت كند، هر چند اين موضوع الزاما به مفهوم دشوارى يا غير قابل درك بودن پيام در اين شيوه‏ها نيست؛ بلكه پيچيدگى ابعاد وجودى و تركيب شرايط مخاطب، موجب اتخاذ چنان شيوه‏هايى مى‏گردد.

استدلال عقلانى

«أو لم يروا انَّ اللّه‏ الّذى خلق السموات و الارض قادرٌ على ان يخلق مثلهم...»
اسراء / 99
«ام خلقوا من غير شيئٍام هم الخالقون»طور / 35

مقايسه

در باب توحيد «ءارباب متفرّقون خيرام اللّه‏ الواحد القهّار...»يوسف / 39
«افمن يخلق كمن لا يخلق اَفلا تذكَّرون»نحل / 17
«افمن يهدى الى الحق احق اَن يُتبع امّن لا يهدّى الاّ ان يُهدى...»يونس / 35

مناظره و جدال نيكو

جدال ابراهيم با نمرود «ألم‏تر اِلَى الّذى حاجّ ابراهيم فى ربه أَن اتيهُ اللّه‏ الملك قال ابراهيم ربى الّذى يُحيى و يميت قال انا أحيى و أميت قال ابراهيم فانّ اللّه‏ يأتى بالشمس من المشرق فأت بها من المغرب فبهت الّذى كفر...»بقره / 170
«قل من رب السموات و الارض قل اللّه‏ قل افاتّخذتم من دونه اولياء...»رعد / 16

مبارزه با انحرافات و خرافه‏ها

«او لو كان اباءهم لا يعقلون شيئا و لا يهتدون»بقره / 170
«و اذا الموْءودة سئلت باىّ ذنبٍ قتِلت»تكوير / 9

ب. تنوع اسوه‏ها و شخصيت‏هاى برجسته قرآنى

در قرآن، با چهره‏هاى متنوع اسوه‏اى آشنا مى‏شويم كه هر يك داراى صفات و شرايط ويژه بوده و روش‏هاى متعدد تربيتى و تبليغى را در برابر مخاطبان و جامعه خود آزموده و براى هدايت آنان به كار بسته‏اند. قرآن، گاهى اسوه تمام عيار و همه جانبه‏اى چون رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم را معرفى مى‏كند «لقد كان لكم فى رسول اللّه‏ اسوة حسنة» و گاهى اسوه چند ساحتى حاوى ويژگى‏هاى مطلوب زندگى دنيوى و اخروى، مانند حضرت ابراهيم و نوح «قد كانت لكم اسوة حسنة فى ابراهيم و الّذين معه اذ قالوا لقومهم انّا برآء منكم و ممّا تعبدون...» و زمانى اسوه تك ساحتى در زمينه‏اى خاص، مانند طالوت، به عنوان اسوه فرماندهى «قال لهم نبيّهم انّ اللّه‏ بعث لكم طالوت ملكا».
قرآن، گاهى از ميان مردان، اسوه‏اى معرفى مى‏نمايد، مانند ادريس، داود، سليمان، لقمان، «و اذكر فى الكتاب ادريس انّه كان صدّيقا نبيا» و زمانى از ميان زنان برجسته و تاريخ ساز «يا مريمُ انّ اللّه‏ اصطفاكِ و طهَّركِ و اصطفاكِ على نساء العالَمين».
قرآن كريم در مقام قوه جاذبه و معرفى ملكه عفاف، هم از مرد تمثيل مى‏آورد و هم از زن، يوسف و مريم. هم يوسف مبتلا شد و در اثر عفاف نجات يافت.»
اسوه قرآنى گاه از ضعيف‏ترين اقشار جامعه ظهور مى‏كند،آن‏چنان‏كه موسى، ايوب، هود و برخى ديگر برخاستند و گاهى از درون دربار قدرت و سلطنت مانند سليمان، مؤمن آل فرعون و آسيه.
همچنين پاره‏اى از اسوه‏هاى قرآن، مانند: مؤمن آل فرعون و اصحاب كهف، مدتى كوتاه به دعوت الهى پرداخته‏اند و پاره‏اى چون: نوح و لقمان زمانى مديد و بلكه قرن‏ها بدين مأموريت اشتغال داشته‏اند. برخى از ايشان چون سليمان در آسايش به دعوت پرداخته‏اند و برخى در سختى و مشقت، همچون يوسف در زندان و رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در زير فشار مشركان. گاهى آحاد اجتماع همچون اصحاب كهف، گروهى كه به مرحله انقلاب فكرى و دگرگونى عقلانى رسيده و سعادتمند گشته‏اند. «انّهم فتية امنوا بربّهم و زدناهم هدىً»، كهف / 13. يا ساحران دربار فرعون «قالوا لاضير انّا الى ربّنا منقلبون»، شعراء / 50.
بر دعوتگراست كه به تمام اسوه‏هاى قرآن در زمينه‏هاى مختلف توجه كند؛ اسوه‏هايى چون نمونه انسان غنى و سپاسگزار در وجود سليمان، نمونه حاكم دادگر در وجود ذوالقرنين، نمونه انسان گرفتار بلا؛ امّا شكيبا و خشنود به قضاى الهى در شخصيت ايوب، نمونه جوان مطيع فرمان الهى و جان نثار در چهره اسماعيل ذبيح اللّه‏، نمونه مؤمنى كه ايمانش را به خاطر مصلحتى تا مدتى كتمان و سپس آشكار مى‏نمايد، در وجود مؤمن آل فرعون، نمونه رسول زندانى كه در كنار زندانيان به دعوت الهى مى‏پردازد در چهره يوسف، نمونه پدر مؤمن و فرزند كافر در نوح و پسرش، نمونه زن مؤمن در برابر مرد كافر، در آسيه همسر فرعون، نمونه زن كافر در كنار مرد مؤمن، در زنان لوط و نوح، نمونه انسان خيرخواه و صلح‏جو، كه ستم را با تقوا پاسخ مى‏دهد، در وجود هابيل فرزند آدم، نمونه انسان شرور در قابيل، نمونه مردمان بزدل، در بنى اسرائيل و نمونه امّتى كه نعمت خدا را شكر نمى‏گزارد در قوم سبأ و...(6).
از جمله جلوه‏هاى تنوع روش‏هاى تبليغ دينى وجود روش‏هاى پيچيده و مركبى است كه هر يك داراى عناصر و عوامل متعددى مى‏باشند. براى فهم و تأثير گذارى اين شيوه‏ها بايستى مخاطب عقل، ذهن و هوش خود را به تلاش واداشته و در راز و رمز ارسال پيامها دقت كند.
اينك به ذكر اقسام اسوه‏هاى معرفى شده و توصيف شده از جانب قرآن مى‏پردازيم:

يكم. اسوه‏هاى معصوم

مانند پيامبر اكرم، ابراهيم، موسى، عيسى و ساير پيامبران.

دوم. اسوه‏هاى غير معصوم

مانند لقمان «و لقد اتينا لقمان الحكمة اَن اشكر للّه‏ِِ...»لقمان / 12
مؤمن «و جاء من اقصى المدينة رجل يسعى قال يا قوم اتّبعوا المرسلين»يس / 20
آسيه «و ضرب اللّه‏ مثلاً للذين امنوا مرأة فرعون...»تحريم / 11

سوم. اسوه‏هاى يك يا چند ساحتى

اين اسوه‏ها در يك يا چند زمينه محدود، به مراتب والا و درجات عالى رسيده و الگوى بشريت شده‏اند؛ مانند بيشتر انبيا، كه قرآن در جهتى خاص از آنها به نيكى ياد كرده. به عنوان مثال، يوسف اسوه امانتدارى و مديريت است و ذوالقرنين اسوه زمامدارى و شعيب اسوه اصلاح اقتصادى، هود اسوه صراحت در تبليغ دينى. لكن هيچ يك از ايشان را نمى‏توان اسوه تمام عيار و فراگير بشريت شمرد؛ چرا كه براى برخى از آنها صراحتا و براى برخى تلويحا محدوديتِ مراتب فضيلت بيان شده است و حتى در مورد حضرت يونس مى‏فرمايد: «و لا تكن كصاحب الحوت»و بدين سان در بُعدى خاص از پيروى او نهى مى‏كند. درباره ابراهيم نيز با آن همه تمجيدها و ستايش‏هاى بليغ، استثنايى قائل مى‏شود كه «الاّ قول ابراهيم لابيه ساستغفرنّ لك...»ممتحنه / 4

چهارم. اسوه همه جانبه و تمام عيار

با دقت در مضامين آيات متعدد قرآن كه در صدد چهره‏پردازى و معرفى اسوه‏هاى قابل تأسى براى تمام دوران‏ها و سرزمين‏هاست و با توجه به خاتميت دعوت محمدى، تنها اسوه‏اى كه مى‏تواند براى همه انسان‏ها و در همه شرايط و زمان‏ها الگوى بى‏رقيب و نسخه تمام عيار باشد، وجود شريف پيامبر اسلام است كه طى آياتى بدان تصريح شده است:
درباره اخلاق ايشان؛ «انك لعلى خلق عظيم»قلم / 4
درباره دستورات ايشان؛ «و ما اتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا»حشر / 7
درباره سخنان ايشان؛ «و ما ينطق عن الهوى ان هو الاّ وحى يوحى»نجم / 3، 4

پنجم. افراد اسوه

كه درباره اقسام آنان سخن گفته شد.

ششم. جماعت‏هاى اسوه

در كنار افراد اسوه، گروه‏هايى نيز به عنوان اسوه معرفى شده‏اند، كه اين نيز حاكى از جامعيت نگرش تبليغى قرآن و دليلى بر شايستگى اين منشور هدايت براى همه سرزمين‏ها و زمان‏ها و انسان‏ها است.
پيروان ابراهيم. «قد كانت لكم اسوة حسنة فى ابراهيم و الذين معه...»ممتحنه / 4
اصحاب كهف. «انّهم فتيةٌ امنوا بربّهم و زدناهم هدى»كهف 13
حواريون عيسى. «قال الحواريون نحن انصار اللّه‏...»صف / 14
پيروان محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم . «محمد رسول اللّه‏ و الّذين معه اشدّاء على الكفّار رحماء بينهم...» فتح / 29
ساحران بنى اسرائيل. «قالوا لن نؤثركَ على ما جاءنا من البيّنات...»طه / 72

ج. تنوّع شيوه‏هاى تبليغى مأخوذ از سنّت و سيره پيامبران

شايد بتوان گفت، بيشترين تنوع را در مطالعه روند تبليغى ارائه شده از سوى انبيا شاهديم.
هر يك از پيامبران با توجه به محيط و شرايط اجتماعى ويژه خويش، شيوه‏هاى مناسب‏تر، تأثير گذارتر و سنجيده‏ترى را به كار بسته‏اند؛ تا در نهايت، مخاطبان را به سر منزل سعادت و فلاح رهنمون شوند. براساس مطالعات قرآنى و روايى انجام شده روشن مى‏گردد كه چه شيوه‏هايى بيشترين ميزان اهتمام و توجه انبيا را به خود اختصاص داده و بالاترين تأثير را داشته‏اند.
در ذيل، اين شيوه‏هاى متعدد و متنوع همراه با ميزان كاربرد آنها در سراسر قرآن و از جانب چهره‏هاى قرآنى عرضه مى‏گردد و در ادامه براى هر شيوه نمونه‏اى ذكر خواهد گرديد كه عمدتاً برگرفته از متن آيات و يا روايات وارده هستند.
1. روش استدلالى و منطقى متين. كه حداقل ده نفر از انبيا در دعوت خود از آن به تفصيل بهره جسته‏اند.
نمونه: حضرت ابراهيم هنگامى كه مى‏فرمايد:
«قال هل يسمعونكم اذ تدعون او ينفعونكم اَويضرّون»شعراء / 72 و 73
«قال اتعبدون ما تنحتون و اللّه‏ خلقكم و ما تعملون»صافّات / 96
2. روش نُصح و خيرخواهى خالصانه. كه حداقل به طور برجسته در دعوت نُه نفر از انبيا آمده است.
نمونه: حضرت هود
«ابلّغكم رسالات ربى و انا لكم ناصحٌ امين»اعراف / 68
و حضرت يعقوب
«قال سوف استغفرلكم ربّى انّه هو الغفور الرحيم»يوسف / 98
3. روش مهربانى و شفقت ورزى. حداقل به طور بارز در دعوت هشت نفر از انبيا.
نمونه: پيامبر اسلام به گواهى قرآن:
«فبما رحمة من اللّه‏ لنت لهم و لو كنت فظّا غليظ القلب لانفضّوا من حولك...»
آل عمران / 159
حضرت صالح
«لقد ابلغتكُم رسالة ربى و نصحت لكم و لكن لا تحبّون الناصحين»اعراف / 79
4. روش بيان صريح عقايد. به طور برجسته در دعوت حداقل 8 نفر از انبيا مشهور است.
نمونه: حضرت نوح.
«لقد ارسلنا نوحا الى قومه فقال يا قوم اعبدواللّه‏ ما لكم من اله غيره»اعراف / 60
و حضرت هود.
«و الى عادٍ اخاهم هودا قال يا قوم اعبدواللّه‏ ما لكم من اله غيره افلا تتّقون»
اعراف / 65
5. روش يادآورى نعمت‏ها و آيات الهى. حداقل به طور برجسته در دعوت 8 نفر از انبيا.
نمونه: حضرت هود.
«و اذكروا اذ جعلكم خلفاء من بعد قوم نوح و زادكم فى الخلق بصطة فاذكروا آلاءَ اللّه‏...»اعراف / 69
و حضرت شعيب.
«و اتقوا الذى خلقكم و الجبلّة الاولين»شعراء / 184
اسوه قرآنى گاه از ضعيف‏ترين اقشار جامعه ظهور مى‏كند، آن چنان كه موسى، ايوب، هود و برخى ديگر برخاستند و گاهى از درون دربار قدرت و سلطنت، مانند سليمان، مؤمن آل فرعون و آسيه.
6. روش انذار و هشدار. حداقل در دعوت شش نفر از انبياء
حضرت شعيب.
«و يا قوم اعملوا على مكانتكم انى عامل سوف تعلمون من يأتيه عذاب يخزيه و من هو كاذب»هود / 93
و حضرت موسى.
«قال لهم موسى ويلكم لا تفتروا على اللّه‏ كذبا فيسحتكُم بعذابٍ...»طه / 61
7. روش مدارا و پاسخ نرم در برابر خشونت. حداقل در شش مورد.
«قال الملأ الّذين كفروا من قومه انا لنريك فى سفاهة... قال يا قوم ليس بى‏سفاهة و لكنّى رسول من رب العالمين»اعراف / 66 و 67
حضرت ابراهيم در پاسخ به تندى و تهديد پدر ( يا عمويش ) چنين گفت:
«قال سلام عليك سأستغفر لك ربى انّه كان بى‏حفيا»مريم / 47
8. روش عدم درخواست مزد. حداقل در شش مورد.
نمونه: حضرت نوح.
«و يا قوم لا اسألكم عليه مالاً انْ اجرى الاّ على اللّه‏»هود / 29
و حضرت لوط.
«و ما اسألكم عليه من اجرٍ ان اجرى الاّ على رب العالمين»شعراء / 164
9. روش هجرت براى يافتن عرصه‏هاى جديد دعوت. حداقل در پنج مورد.
نمونه: حضرت ابراهيم با هجرت از ارض مقدس به سرزمين خشك بطحا، در پى يافتن عرصه‏هاى جديد كه با پايه گذارى كعبه، مركزى براى توحيد ايجاد كرد. در تاريخ به سفر آن حضرت به مصر نيز اشاره شده است.(7)
و حضرت موسى.
«و اوحينا الى موسى ان اسرِ بعبادى ليلاً انكم متّبعون»شعراء / 52
پس از ايمان ساحران و تهديدهاى فرعون هجرت گزيد و قبل از آن نيز يك هجرت به مدين داشت.(8)
10. روش مقايسه و تحريك وجدان مخاطبان. حداقل در پنج مورد.
نمونه: حضرت الياس.
«اتدعون بعلاً و تذرون احسن الخالقين»صافات / 124
و حضرت لقمان كه سخنان زيادى از اين دست دارد:
عدوٌّ حليم خير من صديق سفيه / دشمن بردبار و متين بهتر از دوست نادان است.
يا بنىّ الفقر خير من اَن تظلم و تطغى / پسرم! تهيدستى بهتر از آن است كه ستم و طغيان كنى.
11. روش تشويق و ترغيب. حداقل در پنج مورد.
نمونه: ذو القرنين.
«و امّا من امن و عمل صالحا فله جزاءً الحسنى و سنقول له من امرنا يُسرا»كهف / 88
و حضرت شعيب.
«بقيّة اللّه‏ خير لكم إن كنتم مؤمنين»هود / 86
12. مرحله بندى دعوت. حداقل چهار مورد.
نمونه: حضرت محمد.
شروع دعوت در مكه، به مدت سه سال به صورت مخفى و ده سال علنى و آن گاه هجرت به مدينه و مرحله تشكيل حكومت.
و حضرت نوح.
«قال رب انى دعوت قومى ليلاً و نهارا... ثم انّى دعوتهم جهارا ثم انى اعلنت لهم و اسررت لهم اسرارا»نوح / 5 تا 9
13. استفاده از فرصت‏ها و ابتكار عمل. حداقل چهار مورد.
نمونه: لقمان. وى از هر شرايطى براى وعظ و بيان حكمت‏هاى الهى بهره مى‏جست و با شيوه‏هاى مختلف از جمله رفع اختلاف مردم، امانت و راستى را ترويج مى‏كرد.
و حضرت يوسف كه در دوران ضعف و زندان و نيز در دوران عزّت و حكومت همواره به دعوت الهى اشتغال داشت و خدا را ياد آور بود؛
«رب قد اتيتنى من الملك و علّمتَنى من تأويل الاحاديث...»يوسف / 101
14. اميد بخشى و پرهيز از نوميدى. حداقل در چهار مورد.
نمونه. حضرت موسى.
«و قال موسى يا قوم ان كنتم امنتم باللّه‏ فعليه توكّلوا ان كنتم مسلمين»يونس / 84
و حضرت نوح كه با گذشت بيش از نهصد سال از دعوتش، همچنان به هدايت قومش اميدوار بود؛ تا آن‏كه خدا او را از عدم ايمان قومش مطمئن ساخت.
15. برائت از شرك و مشركان. حداقل در چهار مورد.
نمونه: حضرت ابراهيم.
«اذ قالوا لقومهم إنّا برآء منكم و مما تعبدون من دون اللّه‏ كفرنا بكم و بدا بيننا و بينكم العداوة و البغضاء ابدا حتى تؤمنوا باللّه‏ وحده...»ممتحنة / 4
و آسيه همسر فرعون كه مى‏گفت:
«و نجّنى من فرعون و علمه و نجّنى من القوم الظالمين»تحريم / 11
آنچه در بالا ذكر شد مجموعه‏اى از پركاربردترين شيوه‏هاى تربيتى و تبليغى شخصيت‏هاى برجسته قرآن بود. البته جدا ا زاين شيوه‏ها، روش‏هاى متعدد ديگرى در مقياس كمتر به كار رفته‏اند كه در ذيل به آنها اشاره مى‏شود؛ تا تنوع و جامعيت تبليغ قرآنى، به ويژه از رهگذر اسوه‏هاى نيكو روشن‏تر گردد:
ـ مبارزه عملى با شرك
ـ تبشير و مژده سعادت
ـ فعاليت پنهانى
ـ صبر و استقامت بسيار
ـ نظم و وقت‏شناسى
ـ دعوت به اصلاحات اقتصادى
ـ خطابه و سخنورى و بيان حكمت‏هاى ظريف
ـ وعظ و اندرز حكيمانه
ـ تكلّم به زبان‏هاى متعدد
ـ احقاق حق و داورى عادلانه
ـ آواز نيكو
ـ پيشتازى در خيرات
ـ سپاسگزارى دائم
ـ توجه ويژه به خانواده
ـ تأسيس كعبه، مساجد و مراكز تبليغى
ـ اهتمام ويژه به نماز و زكات
ـ اقناع تدريجى و تبليغ مرحله‏اى
ـ مهمان نوازى
ـ تشكيل كادر مركزى دعوت
ـ رفع اختلاف ميان مردم
ـ آسان‏گيرى و يُسر
ـ ايجاد جوّ آزادى انديشه و اظهار نظر
ـ كاربرد تمثيل و تشبيه
ـ تلاش براى دفع اتهام
قرآن مجيد، به عنوان جامع‏ترين كتاب هدايت بشر، مجموعه‏اى از روش‏هاى متنوع را در عرصه دعوت اسلامى عرضه كرده است.
شايان توجه است كه، عدم تكرار يك شيوه، هرگز از اهميت اوليه آن نمى‏كاهد؛ بلكه اين شرايط زمانى و مكانى و وضعيت مخاطبان است كه تكرار يا عدم تكرار را اقتضا مى‏نمايد. بنابراين، روشى همچون اقناع تدريجى كه كمتر در قرآن به صراحت از آن ياد شده، مورد توجه تمامى اسوه‏هاى قرآن بوده است. در نتيجه، در صورت حصول شرايط ويژه هر روش، اتخاذ آن روش حتمى و الزامى بوده است.

پی نوشت ها:

1. عضو هيئت علمى دانشگاه.
2. فتحى يكن؛ مشكلات الدعوة و الدّعاة، 117.
3. گفتنى است كه در موارد متعدد، مضامين قرآن حكايت سيره پيامبر گرامى در دعوت اسلامى است و در بسيارى موارد ديگر نيز شيوه متخذه از سوى پيامبر، برگرفته از دستور قرآنى بوده است.
4. عبداللّه‏ جوادى آملى؛ زن در آيينه جمال و جلال / تهران / نشر فرهنگى رجاء / 1371 / 199.
5. همان / 200.
6. يوسف القرضاوى؛ ثقافة الداعيه / بيروت / مؤسسة الرساله / صص 29، 30.
7. طبرى، ابن‏جرير؛ تاريخ الرسل و الملوك / ج 1 / 171.
8. توضيح بيشتر: مكارم شيرازى، تفسير نمونه / ج 5 / 236.

مقالات مشابه

اشاعه نوآوری از دیدگاه قرآن کریم؛ رویکردی نو در بررسی تبلیغ دین

نام نشریهدین و ارتباطات

نام نویسندهسیدحسین شرف‌الدین, اسماعیل صابرکیوج

جایگاه دانش، در رهبری و تبلیغ از منظر قرآن

نام نشریهپیام مبلغ

نام نویسندهمحمدابراهیم شفق

فضل الله و منطق قرآنی دعوت

نام نشریهفصلنامه پژوهشهای قرآنی

نام نویسندهسیدعباس صالحی

المسؤولیة الاعلامیة فی القرآن

نام نشریهالمعارج

نام نویسندهعبدالقادر حاتم

روش های دعوت و تبلیغ قرآنی از دیدگاه علامه طباطبایی

نام نشریهپژوهش دینی

نام نویسندهرقیه صادقی نیری, مهین حاجی‌زاده